My Life Story (30)

My Life Story (30)

Iran national sport is “Freestyle wrestling”.
Age 16 I was competing on a professional level and I became a champion of my town, then my province.

When people at this level have injuries and they don’t always have access to the doctor they learn how to heal in traditional ways.

Three months ago I saw one of the young teens limping. I asked him:”What happened?”.He explained to me and I told him:”Make an appointment with the Nurse first and besides when you go home put your feet a pot of warm water and add some salt and after 5 minutes slowly massage the area and do morning and before the bed”.He looked at me and smile.

Next day he came to me and said:”I told my mom what you said and my mom said:”We do exactly same to recover”.He said after:”Sorry about yesterday I was thinking you were joking”.

He back to routine after a week with his happy face.

داستان زندگی من (۳۰)

ورزش ملی ایران “کشتی آزاد” است.
درسن ۱۶سالگی در سطح رقابت های حرف ای من قهرمان شهرم و سپس استان شدم.
هنگامی که افراد در این سطح(حرفه ای) آسیب می بینند وگاهی به پزشکان دسترسی ندارند آنها یاد می گیرند چگونه به روش های سنتی خود رادرمان کنند.

سه ماه پیش یکی از جوانان محل زندگی خود را دیدم که هنگام راه رفتن می لنگید از او پرسیدم: «چه اتفاقی افتاد؟» او به من توضیح داد و من هم گفتم:«اول قرارملاقاتی با پرستاربگذار و علاوه بر آن وقتی که به خانه رفتی آب ولرم دریک قابلمه بگذار وکمی هم نمک به آن اضافه کن و بعد از ۵ دقیقه به آرامی ماساژرا ازمحل درد و اطراف شروع کن و اینکاررا در صبح و قبل ازخواب انجام بده “. او نگاهی به من کرد و خندید.

روز بعد او به طرف من آمد و گفت:”من به مادرم گفتم که توچه گفتی و مادرم گفت:”ما دقیقا همین کار رابرای درمان سنتی انجام می دهیم”. پس از آن گفت:”ببخشید دیروز فکر می کردم شما شوخی می کنید “.

او بعد از یک هفته خوب شد و چهره خوشحالی داشت .