11
Apr
2016

Decision

«من در کجای این سرزمین ایستاده ام؟»(۱)

…کتابهای که در باره «فقر و بدبختی» خوانده بودم با چیزهای که از نزدیک تجربه می کردم فرق زیادی داشت.
سال شصت بود ومن درشرایط «چه باید کرد» ؟ مانده بودم درهمان سالها برای «باقی ماندن» به مکانی برای زندگی رفتم که هیچ شباهتی به محل زندگی من (زادگاه) نداشت. روز اول برای رسیدن به مکانی که باید خانه تهیه می کردم تا زانو در گل و آب فرو رفتم لباسم کافی نبود وپاهایم برای رفتن به جلو سست شده بود٫منی که دیوارراراست بالا می رفتم ویا وقتی هم کوه برای «خود سازی» می رفتم، با سه سوت بالای کوه بودم در آن شرایط خودراناتوان دیدم…همان روزدرشرایطی که از یکطرف در جدال با طبیعت بودم واز طرف دیگر جدال برای« باقی ماندن» از خود سوال کردم « آیا درشرایطی که قرارگرفته ام قدرت تحمل رنجها را دارم؟»و…اما در آن مقطع شرایط زندگی بگونه ای نبود که من فرصت انتخاب داشته باشم و من باید سریع در آن فضای پرتشنج تصمیم می گرفتم در« کجای این سرزمین ایستاده ام ؟»…تجربه سختی بود. (۲)
———————
۱-«من در کجای جهان ایستاده‌ام؟»/خسرو گلسرخی
۲-خاطرات مهاجرت درایران