“آمادگی و حمایت گرفتن”
“آمادگی و حمایت گرفتن”
یکی از دوستانم سیگارزیاد می کشید،من هم تلاش داشتم تا اورا از این کار باز دارم،به باور من در آنموقع (سال ۱۳۵۶) تشویق به ورزش را عامل مهمی در ترک سیگار می دیدم،بنا براین با فشارهای که روی او آوردم،به ورزش علاقمند شد…او ساعت های طولانی ورزش می کرد و می گفت:”حال بدنم از سموم سیگار پاک شده است”…یکروز از او خواستم بعد از اتمام ورزش منتظرم بماند تا با هم به خانه برویم…آنروز وقتی داشتیم با هم قدم میزدیم،رو به من کرد وگفت :”با اجازه می خواهم سیگار بکشم”…با تعجب گفتم:”این همه ورزش می کنی برای هیچ چیز!؟”…دوستم در جوابم گفت:”راستش این آخری ست از فردا دیگزنمی کشم”…
دیروز در یکی از امکان عمومی با آقای آشنا شدم که می گفت :”به الکل معتاد هستم”…و از آنجائیکه مرا از دورمی شناخت و حیطه کاری ام رامی دانست، سوالهای درمورد پروسه” ترک الکل “ازمن کرد من هم تلاش می کردم تا با توجه به اطلاعاتی که دارم به او در این زمینه کمک کنم و او هم مدام می گفت:”از امروز ترک می کنم”…بعد با هم برای قدم زذن بیرون آمدیم،یغل مغازه مشروب فروشی که رسیدیم،نگاهی به من کزد و گفت:”امشب می خواهم برای آخرین بار مشروب بخورم ا ما قول می دهم از فردا دیگز لب نزنم”…برای من عکس العمل او قابل درک بود چون هنوز برای ترک آن” آمادگی” نداشت…*
————————————————————————————–
*-عزیزانی که با این مشکلات روبرو هستند،عمدتا به مشکل خود وافقند اما برای رهائی از آن احتیاج به” اعتماد به نفس” ،”گفتگو درباره آن ” و “حمایت خانواده و جا معه “را هم لازم دارند،تا بدون پیش داوری این پروسه را بگذارنند.