17
Sep
2015

The memory of four walls and the meaning of life

The memory of four walls and the meaning of life

1986- Ants crawl up and down the wall of solitary confinement. I am very excited to see them. They are my new friends, and I have spent hours talking to them. They are so busy moving up and down and carrying stuff on the wall. Sometimes I share my food with ants. I feel very happy to share with them. I don’t feel alone when they come to visit; we have wonderful conversations. I felt that these were some of my best times in solitary confinement. They saved my life.

How the little things in our lives are not important while others are important and become the meaning of life. 🌻

 

خاطرات چهار دیواری و معنای زندگی

۱۳۶۵-
مورچه ها از درودیوارسلول انفرادی بالا می رفتند ومن از دیدن آنها غرق شادی شده بودم باورم نمی شد،هرگز در وضعیتی قراربگیرم،که مورچه ها هم صحبت من بشوند اما در شرایط “چه دیواری” این موهبت نصب من شد، که با آنها ساعتها حرف بزنم ،برای بعضی از آنها هم اسم گذاشته بودم ،آنها دائمأ در حال حرکت بودند، وهمین باعث می شد، که من هم در آن سلول کوچک آنها را دنبال کنم، که به کجا می روند، حرکت آنها در فضای سلول تحرک من را هم بیشترکرده بود گاهی هم کمی از غذای خودم نگه می داشتم، وبا آنها تقسیم می کردم ،جمع شدن آنها دور غذا از بهترین دقایقی بود،که با آنها در دوران طولانی مدت انفرادی داشتم.

چقدر چیزهای کوچک که در زندگی ما اهمیتی ندارند، در شرایطی دیگر از اهمیت برخوردار می شوند، وبه زندگی ما معنا می دهند.🌻