26
Apr
2017

Neighborhood

همسایگی(۱)

همسایه چندین ساله‌ام که به مرز۹۰ سالگی رسیده است چند وقت پیش به مکان دیگری نقل ومکان کرد٫مدتی از او بی خبربودم تا اینکه به خانه مان تلفن کرد واز من خواست تا در آوردن هیزم(برای گرمای خانه) به خانه‌اش کمکش کنم من هم ماشین(تراک)باری خودم را که مخصوص این کارهاست، برداشتم وبه محل فروش خرید هیزم رفتیم چند ساعتی گذشت تا بار زدم وبعد در خانه‌اش بصورت منظم چیدم٫ موقع خداحافظی ۳۰ دلار از جیبش در آورد وبطرف من گرفت وگفت:«این هم حق زحمتت می‌دانم کم است و…»٫ پول را به او برگرداندم وگفتم:«برای کمک کردن که پول نمی‌گیرند».درجواب گفت:«مگر آدم مجانی هم کار می‌کند من بابت این کار که برای من انجام می‌دهند ۱۲۰ دلار می‌دهم».من اما قبول نکردم وبه خانه برگشتم.
روزبعد وقتی بعدازکاربه خانه آمدم پاکتی دم در خانه مان دیدم پاکت را بازکردم داخل آن کارت تشکر وپول بود و نوشته بود:«تشکر از بابت زحمتی که کشیدی من بدلیل نپذیرفتن پول ناراحت بودم وشب‌ خوابم نمی‌برد اگر در مقابل نپذیرفتن پول من می‌توانستم کاری برای تو انجام بدهم ناراحت نبودم ولی با سنی که دارم قادر به جواب دادن زحمت تو نیستم، بنابراین خواهشأ پول را بپذیر».(۲)
_______________________________________
۱-ازخاطرات مهاجرت ۲۰۱۴-بازنویسی
۲-عکسی که به اشتراک گذاشتم شباهت زیادی به اودارداوبه دوچرخه سواری علاقه زیادی داشت به تازگی شنیدم فوت کرده است.یادش ماندگار